احمدي نژاد ، معمايي حل ناشدني
هواللطيف
نام احمدي نژاد امروز در سرتاسر جهان نامي آشناست و هر جا اسمي از او برده مي شود سوالات و بحثهاي زيادي برمي انگيزاند.جالب خواهد بود كه علاوه بر نگاهي كه در داخل ايران نسبت به دكتر احمدي نژاد خادم محبوب ملت وجود دارد با نحوه نگرش كساني كه در خارج از ايران ، از سياسيون گرفته تا مردم عادي آشنا شد و بهتر اهميت وجايگاه دكتر را شناختو مهمتر از آن وضعيت خطير فعلي ايران و اتفاق بس شگرفي كه با انتخاب ايشان به رياست جمهوري افتاده درك كرد.همانطور كه مي دانيد از ابتداي شروع به كار ايشان ،كه همزمان با دوره اي طولاني از مناقشات سياسي بر سر پرونده اتمي ايران بود، روزي نيست كه در روزنامه يا مجله و سايت هاي خبري ، خبر گزارش تحليل يا مصاحبه اي در ارتباط با او نباشد.هر چند رسانه هاي داخلي (البته سيما چندان فعال نيست) سعي در بازتاب دادن افكار و ايده هاي دكتر در سطح جهاني دارند اما درك واقعيت از نزديك انسان را بهتر به حقيقت رهنمون ميكند.در اين نوشته و دفعات بعد سعي دارم به چند نكته درباره نوع برخورد رسانه ها با مسئله اسلام ،ايران، و پديده احمدي نزاد اشاره كنم.
عمق تاثير و گستردگي تبليغات رسانه اي در غرب همانطور كه در ايران توسط تريبون هاي مختلف بيان ميشود واقعا حقيقتي غير قابل انكار است. هر چند شايد ابعاد آن حتي براي خودم چه زماني كه هنوز به اينجا نيامده بودم و چه حال ، هنوز به درستي قابل اندازه گيري نباشد . اما نكته اينجاست كه با اين همه سعي در تخريب وجهه دكتر ، اين رسانه ها كاملا موفق نمي شوند ،كه در اينجا به دو دليل آن اشاره مي كنم :
اول : شرايطي كه آمريكا با جنگ افروزي ها و سياستهاي ضد دموكراتيك خود در عرصه ي جهاني به وجود آورده ، اجازه نميدهد كه يكم : اذهان عمومي به تمامه متوجه رئيس جمهور جديد ايران شود و دوم : از او شخصيتي صد در صد منفي ايجاد كند . از اين روست كه مي بينيم رسانه هاي غربي از رويكرد صد در صد تخريب گرا كه داشته اند ، در حال حاضر مجبورند در رسيدن به اهدافشان آميخته اي از حقيقت و دروغ را منتشر سازند .
دليل مهم دوم : منطق قوي و متين دكتر احمدي نژاد است كه نمي تواند به طور كامل لاپوشاني شود . اين مسئله به علاوه ي موج روز افزون محبوبيت ايشان در ميان مردم ايران و ديگر كشورهاي مسلمان و غير مسلمان در كنار افزايش اسلامگرايي در اروپا ، سياستمداران و شهروندان اروپايي را به شدت نگران كرده است . در اين ارتباط بعدا بيشتر مي پردازم انشاالله ... .
چندي پيش يكي از روزنامه هاي اصلي اتريش ( دي پرسه )كه نقشي مانند كيهان و شرق دارد طي گزارشي تحليلي بهمراه مصاحبه به بررسي شخصيت ، افكار و اهداف رئيس جمهور احمدي نژاد پرداخت .
اين گزارش را ترجمه كرده ام بخشي از آن را الان و بخشي را در پست بعدي تقديمتان مي كنم انشاالله .
نام احمدي نژاد امروز در سرتاسر جهان نامي آشناست و هر جا اسمي از او برده مي شود سوالات و بحثهاي زيادي برمي انگيزاند.جالب خواهد بود كه علاوه بر نگاهي كه در داخل ايران نسبت به دكتر احمدي نژاد خادم محبوب ملت وجود دارد با نحوه نگرش كساني كه در خارج از ايران ، از سياسيون گرفته تا مردم عادي آشنا شد و بهتر اهميت وجايگاه دكتر را شناختو مهمتر از آن وضعيت خطير فعلي ايران و اتفاق بس شگرفي كه با انتخاب ايشان به رياست جمهوري افتاده درك كرد.همانطور كه مي دانيد از ابتداي شروع به كار ايشان ،كه همزمان با دوره اي طولاني از مناقشات سياسي بر سر پرونده اتمي ايران بود، روزي نيست كه در روزنامه يا مجله و سايت هاي خبري ، خبر گزارش تحليل يا مصاحبه اي در ارتباط با او نباشد.هر چند رسانه هاي داخلي (البته سيما چندان فعال نيست) سعي در بازتاب دادن افكار و ايده هاي دكتر در سطح جهاني دارند اما درك واقعيت از نزديك انسان را بهتر به حقيقت رهنمون ميكند.در اين نوشته و دفعات بعد سعي دارم به چند نكته درباره نوع برخورد رسانه ها با مسئله اسلام ،ايران، و پديده احمدي نزاد اشاره كنم.
عمق تاثير و گستردگي تبليغات رسانه اي در غرب همانطور كه در ايران توسط تريبون هاي مختلف بيان ميشود واقعا حقيقتي غير قابل انكار است. هر چند شايد ابعاد آن حتي براي خودم چه زماني كه هنوز به اينجا نيامده بودم و چه حال ، هنوز به درستي قابل اندازه گيري نباشد . اما نكته اينجاست كه با اين همه سعي در تخريب وجهه دكتر ، اين رسانه ها كاملا موفق نمي شوند ،كه در اينجا به دو دليل آن اشاره مي كنم :
اول : شرايطي كه آمريكا با جنگ افروزي ها و سياستهاي ضد دموكراتيك خود در عرصه ي جهاني به وجود آورده ، اجازه نميدهد كه يكم : اذهان عمومي به تمامه متوجه رئيس جمهور جديد ايران شود و دوم : از او شخصيتي صد در صد منفي ايجاد كند . از اين روست كه مي بينيم رسانه هاي غربي از رويكرد صد در صد تخريب گرا كه داشته اند ، در حال حاضر مجبورند در رسيدن به اهدافشان آميخته اي از حقيقت و دروغ را منتشر سازند .
دليل مهم دوم : منطق قوي و متين دكتر احمدي نژاد است كه نمي تواند به طور كامل لاپوشاني شود . اين مسئله به علاوه ي موج روز افزون محبوبيت ايشان در ميان مردم ايران و ديگر كشورهاي مسلمان و غير مسلمان در كنار افزايش اسلامگرايي در اروپا ، سياستمداران و شهروندان اروپايي را به شدت نگران كرده است . در اين ارتباط بعدا بيشتر مي پردازم انشاالله ... .
چندي پيش يكي از روزنامه هاي اصلي اتريش ( دي پرسه )كه نقشي مانند كيهان و شرق دارد طي گزارشي تحليلي بهمراه مصاحبه به بررسي شخصيت ، افكار و اهداف رئيس جمهور احمدي نژاد پرداخت .
اين گزارش را ترجمه كرده ام بخشي از آن را الان و بخشي را در پست بعدي تقديمتان مي كنم انشاالله .
احمدي نژاد چگونه كار مي كند ؟
تلاشي براي رمز گشايي رئيس جمهور ايران
مهدي چمران رئيس شوراي شهر تهران مي گويد : احمدي نژاد معما نيست . اين مرد ريشو با لحني آرام يكي از صميميترين و نزديكترين و از محارم رئيس جمهور ، احمدي نژاد است . چمران توضيح مي دهد كه در نامه اي كه هفته ي قبل احمدي نژاد براي جورج بوش فرستاده كل ايدئولوژي جمهوري اسلامي تشريح شده است . اين مرد كه لباس ساده اي به تن دارد و مبلمان بي اندازه لوكس و با شكوه دفترش جنجال برانگيخته ، تاكيد مي كند كه اين مبلمان از زمان رئيس قبلي در آن جا بوده است . اين نامه شباهت هايي با نامه اي كه( امام) خميني به رئيس جمهور شوروي ،ميخائيل گورباچوف در 1989 نوشت دارد : « حالا بايد ( ديگر لازم است كه ) حقيقت را مشاهده كرد . مشكل اصلي كشور شما اقتصاد ،مالكيت و يا آزادي نيست بلكه مشكل عدم اعتقاد راسخ به خداوند است . » البته بديهي است كه چمران نمي خواهد رئيس جمهور ايران را مستقيما با امام خميني مقايسه كند زيرا اين در جمهوري اسلامي به پاي كفرگويي مي رسد ( دست كمي از كفر گويي ندارد ) ، « اما اين نامه ادامه ي منطقي تاثير امام خميني است . » چمران اينگونه ادامه داد .
چمران باز هم صداي خود را آهسته تر مي كند و مي گويد : رئيس جمهور بر ايران رسالتي بر عهده دارد و آن روشن كردن واقعيت در اين جهان است . او مي خواهد انسان ها را تكان دهد و به خود آورد . وقتي انسان به نامه ي احمدي نژاد خطاب به بوش لااقل به عنوان اولين واكنش براي ارتباط با شيطان بزرگ بقول ( امام ) خميني دقيق مي شود فراز هاي موازي با نامه ( امام ) خميني به گورباچوف را مي يابد . در نامه آمده : ليبراليسم و سيستم دموكراسي غربي نتوانستند به ايده آل هاي بشريت جامعه ي تحقق بپوشاند و هر دو دستور العمل شكست خورده هستند .
عيسي سحرخيز سردبير و مدير سابق روزنامه ي اصلاح طلب آفتاب اطمينان دارد كه محتواي نامه با رهبر مذهبي ، آيت الله سيد علي خامنه اي قبلا ( مشورت شده است ) يا توافق شده است . به عقيده ي او احمدي نژاد بازيچه ايست كه رهبر با وي بازي مي كند . ( آيت الله ) خامنه اي امروز بيش از هر زمان ديگري قدرت دارد . رئيس جمهور ( اسبق ) هاشمي رفسنجاني خود از معماران انقلاب اسلامي و اضافه بر آن يك روحاني است و از اين رو كنترل كردن وي براي رهبر ( آيت الله ) خامنه اي دشوار بود .
جانشين رفسنجاني ، محمد خاتمي به واسطه ي اصلاحات ليبرال در ابتداي دوره ي رياست جمهوري از حمايت مردم برخوردار بود اما به تدريج قدرتمندان مذهبي در قم موفق شدند كه در حركت اصلاح طلبانه ي او اخلال ايجاد كنند و در نهايت آن را متوقف نمايند ...
ادامه ي اين مطلب در پست بعدي ...
والسّلام
تلاشي براي رمز گشايي رئيس جمهور ايران
مهدي چمران رئيس شوراي شهر تهران مي گويد : احمدي نژاد معما نيست . اين مرد ريشو با لحني آرام يكي از صميميترين و نزديكترين و از محارم رئيس جمهور ، احمدي نژاد است . چمران توضيح مي دهد كه در نامه اي كه هفته ي قبل احمدي نژاد براي جورج بوش فرستاده كل ايدئولوژي جمهوري اسلامي تشريح شده است . اين مرد كه لباس ساده اي به تن دارد و مبلمان بي اندازه لوكس و با شكوه دفترش جنجال برانگيخته ، تاكيد مي كند كه اين مبلمان از زمان رئيس قبلي در آن جا بوده است . اين نامه شباهت هايي با نامه اي كه( امام) خميني به رئيس جمهور شوروي ،ميخائيل گورباچوف در 1989 نوشت دارد : « حالا بايد ( ديگر لازم است كه ) حقيقت را مشاهده كرد . مشكل اصلي كشور شما اقتصاد ،مالكيت و يا آزادي نيست بلكه مشكل عدم اعتقاد راسخ به خداوند است . » البته بديهي است كه چمران نمي خواهد رئيس جمهور ايران را مستقيما با امام خميني مقايسه كند زيرا اين در جمهوري اسلامي به پاي كفرگويي مي رسد ( دست كمي از كفر گويي ندارد ) ، « اما اين نامه ادامه ي منطقي تاثير امام خميني است . » چمران اينگونه ادامه داد .
چمران باز هم صداي خود را آهسته تر مي كند و مي گويد : رئيس جمهور بر ايران رسالتي بر عهده دارد و آن روشن كردن واقعيت در اين جهان است . او مي خواهد انسان ها را تكان دهد و به خود آورد . وقتي انسان به نامه ي احمدي نژاد خطاب به بوش لااقل به عنوان اولين واكنش براي ارتباط با شيطان بزرگ بقول ( امام ) خميني دقيق مي شود فراز هاي موازي با نامه ( امام ) خميني به گورباچوف را مي يابد . در نامه آمده : ليبراليسم و سيستم دموكراسي غربي نتوانستند به ايده آل هاي بشريت جامعه ي تحقق بپوشاند و هر دو دستور العمل شكست خورده هستند .
عيسي سحرخيز سردبير و مدير سابق روزنامه ي اصلاح طلب آفتاب اطمينان دارد كه محتواي نامه با رهبر مذهبي ، آيت الله سيد علي خامنه اي قبلا ( مشورت شده است ) يا توافق شده است . به عقيده ي او احمدي نژاد بازيچه ايست كه رهبر با وي بازي مي كند . ( آيت الله ) خامنه اي امروز بيش از هر زمان ديگري قدرت دارد . رئيس جمهور ( اسبق ) هاشمي رفسنجاني خود از معماران انقلاب اسلامي و اضافه بر آن يك روحاني است و از اين رو كنترل كردن وي براي رهبر ( آيت الله ) خامنه اي دشوار بود .
جانشين رفسنجاني ، محمد خاتمي به واسطه ي اصلاحات ليبرال در ابتداي دوره ي رياست جمهوري از حمايت مردم برخوردار بود اما به تدريج قدرتمندان مذهبي در قم موفق شدند كه در حركت اصلاح طلبانه ي او اخلال ايجاد كنند و در نهايت آن را متوقف نمايند ...
ادامه ي اين مطلب در پست بعدي ...
والسّلام
نسخه متني اين مطلب را از اينجا دريافت كنيد .
4 Comments:
At 10:15 AM, Anonymous said…
دوست عزیز سلام
باعث افتخار است که یک دانشجوی امام صادقی(ع)از غرب بگوید و از ...
عضویت شمارا در انجمن وبلاگ نویسان دانشگاه امام صادق (ع) تبریک می گویم
At 9:51 AM, Anonymous said…
salam
matlab jalebi bud .
rasti mitavani matlabi dar mored negah mosalmanan gharb be iran baad az bohran hasteii va amadan ahmadi nejad be onvan raiis jomhoor ,baraye 7ghofl benevisi?
montazeram
mahdi
At 5:45 PM, Anonymous said…
تشکیل زنجیره وبلاگی
انجمن وبلاگ نویسان دانشگاه امام صادق (ع)
At 4:24 AM, Anonymous said…
سلام
جامعه ایران اسلامی ما مدعی تمدن سازی و ......در مرحله ایی قرار دارد . که بر ما بعنوان ایرانی لازم بلکه واجب است . از مرحله حرف و سخن . ایراد و مبارزه منفی و احیانا خنثی و انفعالی و....دست برداشته . و با احساس مسئولیت پیش قدم همگرایی و اتفاق و اتحاد ملی شویم . پیرو اعلام دولت و مشارکت 70 میلیونی برای حل مشکلات و ایجاد فصلی نو برای پیشرفت و تعالی کشور توسط ریاست محترم جمهوری اینجانب از باب احساس وظیفه و انجام وظیفه ملی طرحی را بعنوان استراتژی پایه برای مشارکت در حل مسائل کشور مطرح نمودم و با شماره 269791 مورخه 24/12/1384 تحویل دفتر مراجعات مردمی ریاست جمهوری نمودم.
اگر لطف کنی به وبلاگ من هم تشریف بیارید . در مورد طرحی که هست نظر بدید ممنون میشم . مخصوصا شماره 11 در مورد پیشنهادات مختلف
http://dehkadepiroz.blogfa.com/post-404.aspx
Post a Comment
<< Home