هوالطيف
در پست قبلي به اين مطلب اشاره كوتاهي كردم كه چند ماهي ست در اتريش ، به دنبال ارائه يك تحقيق آماري توسط وزير كشور درباره انطباق و جذب فرهنگي مسلمانان ساكن اين كشور،گروهها و احزاب سياسي اجتماعي اتريشي و مسلمان در حال تجربه شرايط جديدي از همزيستي هستند. اين مرحله نه مانند يك جريان متقابل و برابر فرهنگي-اجتماعي بلكه به مثابه رود خروشان و وحشي اي است كه نميخواهد و نميتواند اجازه خودنمايي به چيزي در مقابل خود بدهد.از زاويه اي فراتر از آنچه كه در حال حاضر در اين كشور اروپايي مطرح شده، هويت اصلي اين جريان همان جهاني سازي امريكايي يا غربي ست .شايد چندان احتياجي به شرح ماجرا از اين حيث نباشد كه اين مبحث مطروحه دستور كار فعلي يكي از اعضاي تمدن غرب در چارچوب برخورد با اسلام و حذف آن با توجه به شرايط خاص هر يك از اعضا، ميزان برخورد با خطر گسترش اسلام، سابقه تماس و نوع برخورد گذشته اين عضو با مهاجرين اعم از مسلمان و غير مسلمان، و نقشي كه براي اتريش به عنوان نقطه تماس شرق و غرب اروپا و دروازه ورود به اروپاي مركزي و غربي در نظر گرفته شده ميباشد، كه ورود به اين نوع فضا مجال جداگانه اي ميطلبد
مركز فرهنگي-اسلامي مسلمانان اتريشي به دنبال جدي شدن اين مسئله در فضاي سياسي-تبليغاتي جامعه به خصوص با توجه به نزديكي انتخابات مجلس و اينكه احزابي در صدد سوئ استفاده از اين موضوع به نفع خود هستند، اقدام به برگزاري جلسه گفت و گويي با حضور نمايندگاني از : حزب سوسيال دموكرات اتريش(عمر الراوي)، حزب سبزهاي اتريش (هريبرت راهجيان) ، يك روحاني مسيحي كاتوليك از آلمان (مارتين روپرشت)، تنها روحاني شيعه مذهب اتريشي (محمد والدمن) و بالاخره مسؤول مركز اسلامي مسلمانان اتريشي(محمد لنزل) . حضار جلسه هم از مليت هاي مختلفي تشكيل مي شدند:اتريشي،آلماني،ايراني،ترك،الجزايري،عراقي،يوگسلاوي،پاكستاني ،آذربايجاني و ... لذا فضاي گفتگو كاملا به لحاظ فرهنگي متكثر بود در عين حال كه تقريبا اكثر مستمعين حداقل در دين اسلام با يكديگر مشترك بودند
مهمترين نكاتي كه از اين گفتگو و مجموع فضاي مطبوعاتي و نظرات مردم(كه طي مصاحبه اي باتفاق علي لنزل تهيه كرديم) و ديد گاه هاي حضار بدست آوردم تقديم ميكنم
1. از مجموعه افرادي كه با انها مصاحبه شد يا افراد حاضر در جلسه گفتگو بسياري بر اين باور بودند كه طرح مسئله انطباق پذيري و جذب در فرهنگ اتريشي، حركتي پوپوليستي ست كه در راستاي اهداف انتخاباتي قابل ارزيابي ست.البته شايد در حوزه سياست داخلي اتريش اينگونه باشد اما در نگاهي فراتر ، اين برداشت در واقع فروكاهيدن مسئله اي استراتژيك در مقياس جهاني به موضوعي داخلي و به نسبت آن كم اهميت است و بايد ردپاي آنرا در برخورد با مسلمانان در ديگر كشورهاي اروپايي و حتي موضع بيشرمانه اخير جناب پاپ جستجو كرد.
2.سوسياليست ها ، سبزها و حزب مردم كه اكنون دولت را در اختيار دارد موضع نزديكتري با مسلمانان دارند و بسياري از مسلمانان در انتخابات به سوسياليست ها راي ميدهند چرا كه موضعي ضد خارجي، ضد اسلام و ضد اتباع ترك ندارند يا لااقل خيرالموجودين هستند.
اما حزب آزادي(FPÖ )الان به گروهي منفور در ميان مسلملنان تبديل شده است.البته اين گروه كلا مواضعي سخت در فبال حتي اتحاديه اروپا دارد، ناسيوناليست بودن ، مخالفت با ورود تركيه به اتحاديه اروپا و محدود ماندن اعضاي اتحاديه از مشخصات و شعارهاي اصلي انهاست،هر چند كه طرفداران اين حزب چندان زياد نيست(هشت الي دوازده درصد).
3.نكته بعدي اينكه اتباع ترك به لحاظ اينكه بزرگترين گروه جمعيتي اقليت خارجي در اتريش هستند خودبخود اصلي ترين گروه هدف اين بحث قرار گرفته اند و در مرحله بعد يوگسلاوها و بوسنيايي ها قرار دارند.
4.بسياري از مردم حتي آنها كه دستي بر آتش سياست دارند يا تعريفي از اين مفهوم ندارند و يا آنكه نميخواهند فضا را شفاف كنند تا بتوانند همچنان از التهاب بوجود آمده بهره خود را ببرند. لذاست كه در جلسه گفتگو بارها آقاي لنزل (مسؤول مركز) سعي در هدايت بحث به سوي ارائه يك تعريف مشخص داشت، چون به خوبي آگاه است كه اولين و مهمترين نقطه ضعف انها در به دست ندادن تعريفي دريت و صادقانه از اين مفهوم است كه اين فرصت را فراهم ميكند تا بدون دردسر به تكرار و قبولاندن حرف هاي خود بپردازند همانند چيزي كه در دوران دوم خرداد درباره مفاهيمي چون خشونت و اصلاحات و ..درايران وجود داشت.مركزاسلامي بر خلاف بسياري از خارجي ها با زيركي اصل بحث را رد نكرد تا فضاي گفتوگو و به چالش كشاندن طرف مقابل را بدست آورد و سپس با طرح سوالات و تناقضات موجود در عملكردها و مواضع،تعريف و برداشت خودشان را از اين مفهوم بقبولاند.مسئله قابل توجه در تعريف مفهوم انطباق پذيري (كه شايد اولين بار 50 سال پيش در اروپابراي كارگرهايي كه از ديگر كشورها به اين قاره امدند مطرح شده) آن است كه بدون توجه به سير تاريخي روابط انساني اينگونه جوامع قادر به ارائه تعريفي درست از آن نخواهيم بود ضمن آنكه نگاه به آينده و لحاظ كردن منافع اين گروه ها (مسلمانان) و دولت هاي مربوطه تاثير جدي در تعريف ما خواهد داشت چه آنكه در غير اينصورت مشكلات عديده اي براي هر دو طرف بوجود خواهد آمد كه بيشتر از همه به ضرر گروه هاي مسلمان تمام ميشود
5.د ر اينجا چند فاكتور براي رسيدن به يك مفهوم كاربردي از انطباق پذيري مطابق با نظرات مسلمانان و منصفين از ديگر گروه ها قابل ذكر است: الف.خارج كردن عامل اجبار از سوي جريان مطالبه كننده اين موضوع ب.اذعان به تفاوت هاي فرهنگي و مذهبي موجود،استفاده از نقاط مثبت فرهنگي و اجتماعي توسط دو طرف ج.احترام كامل به قوانين جاري و روزمره توسط مسلمانان د.درك اهميت نقش دين در زندگي مسلمانان و اينكه عمل به احكام به صورت اولي به خاطر دين است نه به خاطر نشان دادن مخالفت با يك فرهنگ و مذهب ديگر ي. و در نهايت احترام به عقايد و سنت هاي يكديگر و اتخاذ گفتگو به عنوان بهترين شيوه براي حل مسائل در عين حالي كه مسلمان ها دسترسي خاصي به تريبون هاي اجتماعي-سياسي و مطبوعاتي ندارند(اجازه ندارند كه داشته باشند).
6.به نظر ميرسد اتريشي ها پروژه اي را كليد زده اند كه به نرمي آغاز شده و پيش بيني اين عكس العمل ها از طرف جامعه ميلمانان هم كم و بيش صورت گرفته بود.برداشت شخصي ام اين است كه اين مسئله در كوتاه مدت به مشكل حادي برخورد نميكند اما با توجه به اينكه انه طبق برنامه از قبل طراحي شده حركت ميكنند، و عنايت به گسترش روزافزون نفوذ اسلام در غرب و اينكه دشمنان اسلام طبق فرموده قرآن كريم تا مسلمين دست از دين خود بر ندارند انها را رها نميكنند، در دراز مدت بايد منتظر شرايط دشوارتر و خطيرتري باشيم.
والسلام