شب هاي وين

به دليل ناسازگاري سرور با فونت فارسي احتمال اشتباهاتي در متن پست ها وجود دارد

Saturday, September 23, 2006

احمدي نژاد زير ذره بين


هواللطيف
امروز اشپيگل آنلاين گزارش مانندي از سفر دكتر احمدي نژاد به مقر سازمان ملل منتشر كرد.جالب ديدمش .بخشي رو امروز ميچاپونم و خلاصه بقيه رو در پست بعدي ان شائ الله.
مارك پيتزكه از نيويورك گزارش را تهيه كرده است.
سخنران آتشين اما نرم زبان
سه روز تمام رئيس جمهور ايران محمود احمدي نژاد برنامه هايي را در نيويورك به صحنه برد تا تصور موجود نسبت به خود را بهبود بخشد.ژورناليست ها،ديپلمات ها و سياستمداران هيچ كدام در مقابل برنامه ها و اقدامات او مطمئن نبودند.اما در پشت جذابيت و گيرايي او يك ايدئولوژي رك و صريح پنهان شده است.
سبكبار و در عين حال سريع از ميان در به درون اتاق مي آيد، با روي خندان و دست دراز كرده براي سلام به پاپاراتزي. به طرز آشكاري كوچك است، بسيار كوچكتر از محافظان بزرگ و قدرتمندش كه در پشت آنها تقريبا از نظر ناپديد ميشود. او كت و شلواري ماسه اي رنگ و پيراهن يقه باز ( بدون كراوات ) پوشيده . موهاي براقش را فرق گرفته ، خوشحال و سرخوش به نظر مي آيد ، تنها چشمان سياه اش خسته مي نمايد .
رئيس جمهور ايران " دكتر احمدي ن‍ژاد " - اينطور كه سخنگوي سازمان ملل استفاني دوجاريك او را معرفي مي كند - آخرين لحظه را زير نور نورافكن سپري مي كند ، او همچنان ايستاده مي ماند ، در حالي كه ژست گرفته با نگاهي محبت آميز دستش را تكان ميدهد، همانند يك ستاره سينما بر روي فرش قرمز .
اينجا، نيويورك، مقصد آخر سفر دوره اي اوست ؛ در طبقه ي زيرين ملل متحد ، دوباره بر زمين بي طرف جايي كه او سه شنبه در مقابل گردهمايي سران كشور ها كارش را با يك سخنراني آتشين (و البته پر از مثال و توضيحات ) آغاز كرده است .
احمدي نژاد هيات خبرنگاران سازمان ملل را مفتخر كرده است : نقطه ي اوج يك برنامه ي فشرده ي سه روزه ، برنامه اي كه رئيس جمهور آمريكا از گفتگو با او در جريان آن خودداري كرده ، احمدي نژاد توانسته تيترهاي بيشتري نسبت به رقيب خود بدست بياورد .
احمدي نژاد با جذبه و گيرايي عمل مي كند . او با زباني نرم و نگاهي آرام و ملايم صحبت مي كند . به دنبال برخوردهاي چشمي همراه با خنده است و به طور ناگهاني چيزي را يادداشت نمي كند . " اين حالات او مايه لذت و تفريح من ميشود " دوجاريك به خبرنگار اشپيگل مي گويد

Thursday, September 21, 2006

سوال بي جواب

هواللطيف
اين شعر رو در وبلاگ هفت كليد ديدم،ازش خوشم اومد، همين طوري بدون مقدمه و مناسبت ميذارمش كه بخونين.شعر قشنگيه براي وقت هايي كه آدم از دست خودش و خيلي ها قاطي ميكنه.
یک نفر این جا هست
که سوالی دارد ...
چه کسی پاسخ گوست؟
چه کسی هست که روشن کند این ذهن مرا
و بگوید که چرا؟
کوله پشتی هامان پر از حرف قشنگ
حرف ها رنگ به رنگ
و صد افسوس که هنگام عمل
مشت هامان خالی است
از همین روست که هنگام شعار
هرچه مشت است گره خورده و بسته ست
چشم ها هم خسته ست
چه کسی پاسخ گوست؟
ما چه کردیم به جز چند شعار و شب شعر؟
خوردن کیک و سن ایچ
یک تجمع سر پیچ
و تحصن و همایش
و آخر هم هیچ....
چشم وا کن و ببین !
دور فکر من و تو
حلقه های کپک است
دست هامان همگی بی نمک است .
همتی باید کرد
تا که آدم بشویم
دست برداریم ز شعر و زشعار
ز قیافه ز اِفه
همتی باید کرد
مطئن باش که حل می شود این معضل عدل
اگر آدم بشویم
مطمئن باش که آن پیرزن کور و فقیر
آن پسر بچه ی تنها و یتیم
فقر را می فهمند
عدل را می دانند
قصه ی ما را هم
از همین روست به ما می خندند
من و تو آمده ایم
تا که انسان بشویم
تا که بگشاییم بند ها از پی هم
عدل یعنی ز تعلق ز منیت همگی وا بشویم
عدل یعنی پر پرواز پرستو بشویم
عدل یعنی من و تو ما بشویم
عدل یعنی که نقاب از رخ خود بر بکشیم
عدل یعنی که بخواهیم که آدم بشویم ....
به نقل از وبلاگ: دورگه

Sunday, September 17, 2006

لكم دينكم ولي دين

هوالطيف
در پست قبلي به اين مطلب اشاره كوتاهي كردم كه چند ماهي ست در اتريش ، به دنبال ارائه يك تحقيق آماري توسط وزير كشور درباره انطباق و جذب فرهنگي مسلمانان ساكن اين كشور،گروهها و احزاب سياسي اجتماعي اتريشي و مسلمان در حال تجربه شرايط جديدي از همزيستي هستند. اين مرحله نه مانند يك جريان متقابل و برابر فرهنگي-اجتماعي بلكه به مثابه رود خروشان و وحشي اي است كه نميخواهد و نميتواند اجازه خودنمايي به چيزي در مقابل خود بدهد.از زاويه اي فراتر از آنچه كه در حال حاضر در اين كشور اروپايي مطرح شده، هويت اصلي اين جريان همان جهاني سازي امريكايي يا غربي ست .شايد چندان احتياجي به شرح ماجرا از اين حيث نباشد كه اين مبحث مطروحه دستور كار فعلي يكي از اعضاي تمدن غرب در چارچوب برخورد با اسلام و حذف آن با توجه به شرايط خاص هر يك از اعضا، ميزان برخورد با خطر گسترش اسلام، سابقه تماس و نوع برخورد گذشته اين عضو با مهاجرين اعم از مسلمان و غير مسلمان، و نقشي كه براي اتريش به عنوان نقطه تماس شرق و غرب اروپا و دروازه ورود به اروپاي مركزي و غربي در نظر گرفته شده ميباشد، كه ورود به اين نوع فضا مجال جداگانه اي ميطلبد
مركز فرهنگي-اسلامي مسلمانان اتريشي به دنبال جدي شدن اين مسئله در فضاي سياسي-تبليغاتي جامعه به خصوص با توجه به نزديكي انتخابات مجلس و اينكه احزابي در صدد سوئ استفاده از اين موضوع به نفع خود هستند، اقدام به برگزاري جلسه گفت و گويي با حضور نمايندگاني از : حزب سوسيال دموكرات اتريش(عمر الراوي)، حزب سبزهاي اتريش (هريبرت راهجيان) ، يك روحاني مسيحي كاتوليك از آلمان (مارتين روپرشت)، تنها روحاني شيعه مذهب اتريشي (محمد والدمن) و بالاخره مسؤول مركز اسلامي مسلمانان اتريشي(محمد لنزل) . حضار جلسه هم از مليت هاي مختلفي تشكيل مي شدند:اتريشي،آلماني،ايراني،ترك،الجزايري،عراقي،يوگسلاوي،پاكستاني ،آذربايجاني و ... لذا فضاي گفتگو كاملا به لحاظ فرهنگي متكثر بود در عين حال كه تقريبا اكثر مستمعين حداقل در دين اسلام با يكديگر مشترك بودند
مهمترين نكاتي كه از اين گفتگو و مجموع فضاي مطبوعاتي و نظرات مردم(كه طي مصاحبه اي باتفاق علي لنزل تهيه كرديم) و ديد گاه هاي حضار بدست آوردم تقديم ميكنم
1. از مجموعه افرادي كه با انها مصاحبه شد يا افراد حاضر در جلسه گفتگو بسياري بر اين باور بودند كه طرح مسئله انطباق پذيري و جذب در فرهنگ اتريشي، حركتي پوپوليستي ست كه در راستاي اهداف انتخاباتي قابل ارزيابي ست.البته شايد در حوزه سياست داخلي اتريش اينگونه باشد اما در نگاهي فراتر ، اين برداشت در واقع فروكاهيدن مسئله اي استراتژيك در مقياس جهاني به موضوعي داخلي و به نسبت آن كم اهميت است و بايد ردپاي آنرا در برخورد با مسلمانان در ديگر كشورهاي اروپايي و حتي موضع بيشرمانه اخير جناب پاپ جستجو كرد.
2.سوسياليست ها ، سبزها و حزب مردم كه اكنون دولت را در اختيار دارد موضع نزديكتري با مسلمانان دارند و بسياري از مسلمانان در انتخابات به سوسياليست ها راي ميدهند چرا كه موضعي ضد خارجي، ضد اسلام و ضد اتباع ترك ندارند يا لااقل خيرالموجودين هستند.
اما حزب آزادي(FPÖ )الان به گروهي منفور در ميان مسلملنان تبديل شده است.البته اين گروه كلا مواضعي سخت در فبال حتي اتحاديه اروپا دارد، ناسيوناليست بودن ، مخالفت با ورود تركيه به اتحاديه اروپا و محدود ماندن اعضاي اتحاديه از مشخصات و شعارهاي اصلي انهاست،هر چند كه طرفداران اين حزب چندان زياد نيست(هشت الي دوازده درصد).
3.نكته بعدي اينكه اتباع ترك به لحاظ اينكه بزرگترين گروه جمعيتي اقليت خارجي در اتريش هستند خودبخود اصلي ترين گروه هدف اين بحث قرار گرفته اند و در مرحله بعد يوگسلاوها و بوسنيايي ها قرار دارند.
4.بسياري از مردم حتي آنها كه دستي بر آتش سياست دارند يا تعريفي از اين مفهوم ندارند و يا آنكه نميخواهند فضا را شفاف كنند تا بتوانند همچنان از التهاب بوجود آمده بهره خود را ببرند. لذاست كه در جلسه گفتگو بارها آقاي لنزل (مسؤول مركز) سعي در هدايت بحث به سوي ارائه يك تعريف مشخص داشت، چون به خوبي آگاه است كه اولين و مهمترين نقطه ضعف انها در به دست ندادن تعريفي دريت و صادقانه از اين مفهوم است كه اين فرصت را فراهم ميكند تا بدون دردسر به تكرار و قبولاندن حرف هاي خود بپردازند همانند چيزي كه در دوران دوم خرداد درباره مفاهيمي چون خشونت و اصلاحات و ..درايران وجود داشت.مركزاسلامي بر خلاف بسياري از خارجي ها با زيركي اصل بحث را رد نكرد تا فضاي گفتوگو و به چالش كشاندن طرف مقابل را بدست آورد و سپس با طرح سوالات و تناقضات موجود در عملكردها و مواضع،تعريف و برداشت خودشان را از اين مفهوم بقبولاند.مسئله قابل توجه در تعريف مفهوم انطباق پذيري (كه شايد اولين بار 50 سال پيش در اروپابراي كارگرهايي كه از ديگر كشورها به اين قاره امدند مطرح شده) آن است كه بدون توجه به سير تاريخي روابط انساني اينگونه جوامع قادر به ارائه تعريفي درست از آن نخواهيم بود ضمن آنكه نگاه به آينده و لحاظ كردن منافع اين گروه ها (مسلمانان) و دولت هاي مربوطه تاثير جدي در تعريف ما خواهد داشت چه آنكه در غير اينصورت مشكلات عديده اي براي هر دو طرف بوجود خواهد آمد كه بيشتر از همه به ضرر گروه هاي مسلمان تمام ميشود
5.د ر اينجا چند فاكتور براي رسيدن به يك مفهوم كاربردي از انطباق پذيري مطابق با نظرات مسلمانان و منصفين از ديگر گروه ها قابل ذكر است: الف.خارج كردن عامل اجبار از سوي جريان مطالبه كننده اين موضوع ب.اذعان به تفاوت هاي فرهنگي و مذهبي موجود،استفاده از نقاط مثبت فرهنگي و اجتماعي توسط دو طرف ج.احترام كامل به قوانين جاري و روزمره توسط مسلمانان د.درك اهميت نقش دين در زندگي مسلمانان و اينكه عمل به احكام به صورت اولي به خاطر دين است نه به خاطر نشان دادن مخالفت با يك فرهنگ و مذهب ديگر ي. و در نهايت احترام به عقايد و سنت هاي يكديگر و اتخاذ گفتگو به عنوان بهترين شيوه براي حل مسائل در عين حالي كه مسلمان ها دسترسي خاصي به تريبون هاي اجتماعي-سياسي و مطبوعاتي ندارند(اجازه ندارند كه داشته باشند).
6.به نظر ميرسد اتريشي ها پروژه اي را كليد زده اند كه به نرمي آغاز شده و پيش بيني اين عكس العمل ها از طرف جامعه ميلمانان هم كم و بيش صورت گرفته بود.برداشت شخصي ام اين است كه اين مسئله در كوتاه مدت به مشكل حادي برخورد نميكند اما با توجه به اينكه انه طبق برنامه از قبل طراحي شده حركت ميكنند، و عنايت به گسترش روزافزون نفوذ اسلام در غرب و اينكه دشمنان اسلام طبق فرموده قرآن كريم تا مسلمين دست از دين خود بر ندارند انها را رها نميكنند، در دراز مدت بايد منتظر شرايط دشوارتر و خطيرتري باشيم.
والسلام

Thursday, September 07, 2006

فقط به شيوه ي ما


هواللطيف
اروپاييها بر خلاف آمريكاييها بدون آنكه جنجال زيادي بر پا كنند به كار خود مشغولند. بسيار حيلهگرتر از امريكاييها بدنبال منافع خود هستند. آنها بتدريج حلقه ي محاصره و فشار رابر شهروندان مسلمان خود تنگ ميكنند و اين محاصره به آرامي در تمامي اين كشور ها فراگير ميشود.از كشورهاي اروپايي چون آلمان ، فرانسه ، انگليس ، دانمارك ، بلژيك و .... كه زودتر و شديدتر از بقيه وارد ميدان مبارزه شده اند ديگران كسب تجربه كرده و شرايط را مي سنجند.اتريشي ها هم از چند ماه قبل در سطح رسانه هاي خود به طور جدي به مسئله ي مسلمانان ميپردازند.به طوري كه انگار به تازگي داراي جمعيتي مسلمان شده اند.اين رويكرد جديد بخصوص در زمان پس از انفجارهاي لندن و كاريكاتورهاي روزنامه دانماركي اهميت بيشتري مييابد.كشور اتريش تا همين لحظه به لحاظ شرايط اجتماعي در ارتباط با مسلمانان جزؤ كشورهاي خوب و قابل تحمل تر از بقيه آنهاست.هنوز قوانين ضد حجاب و سختگيرانه استخدامي به اين كشور سرايت نكرده است.اما به نظر ميرسد اين موج آنها را نيز به تكاپو انداخته و فعلا از طريق فعاليتهاي رسانه اي و تحقيقاتي در صدد زمينه سازي براي اقدامات بعدي باشند.
دو سه ماه قبل اظهار نظر وزير كشور اتريش كه بر پايه ي يك تحقيق و آمار صورت گرفت به جنجالي چند هفته اي در سياست داخلي اتريش مبدل شد . خانم پروكوپ گفت : كه 45 درصد مسلمانان ساكن اين كشور حاضر به پذيرش و انطباق با فرهنگ اتريش (‌ يا همان غربي ) نيستند . « ما بايد چشمانمان را باز نگه داريم » بلافاصله اين سخنان با واكنش تند احزاب مخالف دولت و سران گروه هاي مسلمان مواجه شد و تهيه كننده ي اين تحقيق در مصاحبه اي مطبوعاتي درصدد تعديل كردن گفته هاي وزير كشور و نتايج تحقيق خود برآمد .

از راست شهردار وين و وزير كشور
اين مطالعه در اواخره نوامبر تا اواسط دسامبر 2005 به مناسبت حوادث تروريستي لندن صورت گرفته بود كه نتايجش 4/5 ماه بعد در اواخر ماه م‍‍ي ( اواخر خرداد ماه ) منتشر شد .
گروه هاي پرسش شونده از اقشار گوناگون اتباع ترك و بوسنيايي بوده اند و با سوالاتي درزمينه ي ارزيابي موقعيت خود در اتريش ، ارزيابي مسئله انطباق با فرهنگ اتريشي ، نقش و تاثير مذهب روش زندگي اتريشي ها خطباي تندرو ، قتل هاي زناشويي ، و سؤ قصد هاي انتحاري در لندن مواجه شدند .
در اين نظر سنجي يا تحقيق جامعه ي مسلمانان به چهار گروه تقسيم شده است : الف : محافظه كار مذهبي 18% ب : محافظه كار سنتي 27% پ : ليبرال ميانه 31% ت : سكولار 24%
نتايج تحقيق شكاف بزرگي را بين اتباع ترك و بوسنيايي به لحاظ پذيرش فرهنگي نشان مي دهد ؛ بوسنيايي ها سازگاري بيشتري با روش زندگي غربي دارند ( 43% ) در حاليكه در ميان ترك ها اين ميزان تنها 7% است ؛ و بيش از نيمي از آنها چندان اين شيوه را نمي پسندند و 25% آنها كلا اين روش را رد مي كنند . نتايج جالب ديگري هم در اين باره وجود دارد كه براي اختصار از آوردن آنها خودداري مي كنم .
همزمان با پرسش از مسلمانان ، 1000 شهروند اتريشي نيز در تحقيق شركت داده شدند . سوال اول از ميزان ارتباط آنها با مسلمانان مي پرسد كه تقريبا كمتر از 15% آنها با مسلمانان برخورد و ارتباط ( همسايگي - شغلي ) دارند . سوال دوم در مورد تجربه هاي شخصي ناگوار با مسلمانان است كه 14% به آن جواب مثبت مي دهند و سوال سوم درباره ي موفقيت مذهب و انطباق فرهنگي ست كه 2/3 آنها بر اين باورند كه تاثير اسلام بر سياست اتريش افزايش خواهد يافت و 3/4 شان آمادگي خود را براي تحمل سمبلهاي مذهبي در ساختمان ها و مكان هاي عمومي نشان داده اند .
در هر حال اين مسئله شروعي بود براي بحث انطباق فرهنگي كه اكنون بخصوص در ميان جمع مسلمان اتريشي به موضوعي داغ تبديل شده و قرار است طي چند روز آينده جلسه ي گفتگويي را در مركز اسلامي خود برگزار كنند .